طلبه ميخواهد مسير أنبياء را برود. نگاهداري اعتدال و توازن، در بخش علمي و محتوايي، از ضرورتهاي طلبگي است. لازم است رشد علمي او با رشد شخصيتيش و رشد معنويش مقرون باشد؛
رشد علمي طلبه با توسلاتش بر امام زمان عليه السّلام متوازن باشد، بداند که سرباز حضرت است و بداند که اينجا براي چه آمده است؟ من که در حوزه آمدم حتّي بخشهاي نظري و بحثها و مباحثات مرا گم نکند، به من شخصيت کاذب ندهد.
اساس طلبگي در ضمن رشد علمي، اُفت منيّت است و شخصيت معتدل يافتن است، اين معناي کدام آيه از آيات قرآن ميباشد؟ اين آيهاي که ميفرمايد: «إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء. سوره فاطر/ ۲۸»
يعني اگر ميخواهي ببيني به صفت علم آراسته شدي، ببين چقدر خشيت الهي در دلت جا گرفته است، اگر خدا ترسي در تو بيشتر شد علمت، علم نافع بوده است.
البّته معنايش اين نيست که ما از بخشهاي نظري و علمي کم بگذاريم، طلبه اگر بنا باشد مسير علمي طلبگيش را به جدّ پيگيري نکند آن موقع ديگر جايش در مدرسه نيست. خيلي افراد هستند، گرايش تهذيبي و معنوي هم دارند امّا سرکار هم ميروند. نياز نيست انسان فضاي مدرسه و حجره را اشغال کند.
تشکیل حوزهها به اين نیت است و بايد باشد که طلبهها خودشان را به تفقه بالمعنی الاعم برسانند. «فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّين وَ لِیُنذِروا قَومَهُم اِذا رَجَعوا اِلَیهم؛ چرا از هر جمعیتی، گروهی کوچ نمی کنند تا تفقه در دین یابند وقوم خود را هنگامی که به سویشان باز گشتند بیم دهند. توبه/ ۱۲۲»
تفقه در دين ميتواند غير از تفقه اصطلاحی باشد، تفقه در دين يعني رسيدن به آن باور حقيقي در همه مباحث و نه فقط در بخش احکام، و اين فضا را هر کدام از ما اشغال کردهايم يک وظيفه سنگيني داريم.
برخی مي پرسند چرا من موفق نيستم؟! شما کافي است يک مروري کنيد ببينيد کجا هستيد؟ وظيفه شما چيست؟ اولويتهاي شما چيست؟ ضرورتهاي شما چيست؟ اگر به اينها رسيدي و درست عمل کردي راه برايت باز ميشود.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری