شعر تازه حمیدرضا برقعی در رثای امام حسن(ع)
26 آذر 1392 توسط مدرسه علمیه صدیقه فاطمه س گرگان
زیر پایش خدا غزل می ریخت / غزلی را که از ازل می ریخت
آن امامی که تا سحر امشب / روی لب های من غزل می ریخت
شب شعر مرا چه شیرین کرد / بین هر واژه ای عسل می ریخت
آن که در جیب کودکان یتیم / قمر و زهره و زحل می ریخت
آن کریمی که در پیاله دست / هرچه می ریخت لم یزل می ریخت
از هر آن کوچه ای که رد می شد / حسن یوسف در آن محل می ریخت
تیغ خشمش ولی به وقت نبرد / رنگ از چهره اجل می ریخت
شتر سرخ را به خون غلتاند / لرزه بر لشگر جمل می ریخت
آن امامی که روز عاشورا / از لب قاسمش عسل می ریخت